تحلیل و توضیح فیلم Marching Band:
خب، فیلم "گروه مارش" یا به فرانسوی "En Fanfare" رو اگه بخوام برات بگم، اول از همه بگم که اسمش یه جوریه که انگار یه فیلم خیلی شاد و پر انرژی راجع به موزیک و رژه و ایناست، ولی خب یکم که میری جلو میفهمی قضیه خیلی عمیقتر از این حرفاست.
داستان از این قراره که یه آقایی هست به اسم تیبو، که رهبر ارکستر خیلی معروفیه. زندگی خیلی مرتب و شیکی داره، همه چی آرومه تا اینکه یهو مریض میشه، اونم چه مریضی! سرطان خون. دیگه دنبال دوا درمون و اینا که میره، یه آزمایش DNA میدن که ببینن کسی از فامیل هست که بتونه مغز استخون بده بهش. اینجاست که یهو میفهمن آقا اصلاً بچه واقعی این خونواده نیست و یه برادر ناتنی داره!
حالا این برادر ناتنی کیه؟ یه آقایی به اسم جیمی که کارگر کارخونهست تو شهر لیل فرانسه و اتفاقاً ترومبون هم میزنه تو یه گروه مارش محلی. تصور کن، رهبر ارکستر کلاسیک، برادرش یه کارگر ساده که تو گروه بومی ترومبون میزنه! خیلی تضاد جالبیه.
خلاصه این دو تا برادر همدیگه رو پیدا میکنن. از اون طرف، رهبر گروه مارششون یه مشکلی براش پیش میاد و نمیتونه دیگه رهبری کنه. اینجا میشه که تیبو، برادر رهبر ارکستر کلاسیکمون، میاد جایگزین رهبر گروه مارش میشه. یعنی از دنیای کنسرتهای مجلل و موسیقی کلاسیک یهویی میپره وسط یه گروه مارش خیابونی!
به نظر من خیلی ایده باحالیه. این تضاد بین دو تا برادر که از دو دنیای کاملاً متفاوت اومدن و حالا به خاطر یه اتفاق مجبور میشن با هم روبرو بشن، خیلی جذابش میکنه. مخصوصاً که موزیک هم نقش خیلی مهمی داره. از یه طرف ارکستر کلاسیک با اون عظمتش، از یه طرف گروه مارش با صمیمیت و سادگی خودش.
بازیگرای فیلم هم انگار خیلی خوب انتخاب شدن. مثلا بنجامین لاورن که نقش تیبو رو بازی میکنه، خیلی چهرهش به یه رهبر ارکستر اتوکشیده میخوره. اون یکی داداشمون، پیر لوتاین هم قیافهش خیلی صمیمی و کارگریه. اینا خودش کلی به باورپذیری داستان کمک میکنه.
یه چیزی که تو خلاصه داستانش نوشته اینه که این دو تا برادر کم کم میفهمن چه چیزایی تو زندگی هر کدومشون باعث شده که اینجوری که هستن بشن. یعنی فقط یه داستان ساده راجع به دو تا برادر نیست، انگار میخواد بگه شرایط زندگی و گذشته آدم چقدر روی شخصیت و سرنوشتش تاثیر داره.
یه نکته دیگه هم که به نظرم جالبه، شهر لیل فرانسه است که فیلم توش اتفاق میفته. لیل یه شهر صنعتیه تو شمال فرانسه، یه جورایی مثل شهرهای کارگری خودمون. انتخاب این شهر برای فیلمی که راجع به یه گروه مارش مردمیه خیلی بجا به نظر میرسه. فضای فیلم احتمالاً یه فضای گرم و صمیمی و البته یکم هم غمگین خواهد بود.
تاریخ اکرانش هم نوشته ۱۹ مه ۲۰۲۴ تو جشنواره کن بوده. هنوز اکران عمومی نشده فکر کنم. ولی خب همین که تو کن نمایش داده شده یعنی فیلمی هست که ارزش دیدن داره.
در کل به نظر میاد "گروه مارش" یه فیلم گرم و دوستداشتنی باشه با یه داستان خانوادگی و موزیکال که هم سرگرمکنندهست هم یه حرفایی برای گفتن داره. من که خیلی دلم میخواد ببینمش، مخصوصاً اگه موسیقیش هم خوب باشه که دیگه نور علی نور میشه!